به نقل از تابناک، علیرضا منادی، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، در مورد اقدامات مجلس برای بهبود وضعیت معیشت اساتید دانشگاهها اظهار داشت که شرایط معیشتی اساتید مناسب نیست و درآمد یک استاد دانشگاه به سختی میتواند هزینههای اجاره مسکن در شهری مانند تهران را پوشش دهد.
وی همچنین بر اهمیت فراهم کردن امکانات لازم برای نخبگان تأکید کرد و گفت که باید شرایطی از جمله مسکن و حقوق مناسب برای نخبگان فراهم شود تا آنها به کشور بازگردند، که بخشی از آنها نیز بازگشتهاند.
منادی، نماینده تبریز، آذرشهر و اسکور، در ادامه به آخرین اخبار مربوط به تغییرات احتمالی در کنکور اشاره کرد و دلایل کاهش معدل تحصیلی و کاهش تمایل دانشآموزان به ادامه تحصیل در دانشگاهها را توضیح داد. او همچنین به اقدامات مجلس برای بهبود وضعیت علمی کشور و مقابله با مهاجرت نخبگان پرداخت.
موضوع کنکور در حال حاضر به یکی از نگرانیهای اصلی جوانان تبدیل شده است. با توجه به وعدههای رئیسجمهور و جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی، آخرین اخبار در مورد تغییرات احتمالی در کنکور چیست؟
کنکور به شیوه فعلی بیش از ۴۰ سال است که در کشور ما برگزار میشود. با درخواست رئیس مجلس وقت، این موضوع به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع شد، اما بحثها حدود ۶ سال به طول انجامید تا به دوره ریاست جمهوری آقای پزشکیان رسید.
دغدغهای که در مورد کنکور وجود داشت، این بود که مدارس مرجعیت خود را از دست دادهاند و دانشآموزان دیگر به معلم و مدرسه توجهی ندارند. به همین دلیل تصمیم بر این شد که تأثیر معدل دانشآموزان بهطور قطعی در کنکور لحاظ شود. هدف این بود که با این روش، به تدریج کنکور حذف شود و درصدهایی برای تأثیر قطعی تعیین گردد، اما در نهایت این تصمیمات به مرحله اجرا نرسید.
در آن زمان، شورای عالی انقلاب فرهنگی به این موضوع ورود کرد که با اعتراض مجلس مواجه شد، زیرا به اعتقاد ما، به دلیل تصویب قوانینی در سالهای ۸۶ و ۹۲، دیگر نباید شورای انقلاب فرهنگی به موضوع کنکور ورود کند و این موضوع جزء اختیارات مجلس است.
در نهایت، آقای روحانی در زمان ریاست جمهوری خود مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره سیاستها و ضوابط ساماندهی سنجش و پذیرش متقاضیان ورود به آموزش عالی را ابلاغ کرد که تمامی قوانین قبلی را ملغی کرده بود. این مصوبه با ایراد معاونت حقوقی ریاست جمهوری و مجلس مواجه شد و بخشی از آن حذف گردید.
این روند در دوره آقای رئیسی نیز ادامه داشت و مقرر شد که تأثیر معدل دانشآموزان در کنکور بهصورت قطعی لحاظ نشود و تأثیر مثبت در نظر گرفته شود؛ به این معنا که معدل بالا به نفع دانشآموز محاسبه شده و اگر معدل پایینتری داشته باشد، در نمره کنکور تأثیر نگذارد. اما تأثیر قطعی نمرات پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم در کنکور تأثیرگذار است که لازمه آن، فراهم بودن زیرساختهای وزارت آموزش و پرورش برای برگزاری امتحانات نهایی بهصورت سراسری و با دقت است. بسیاری از انتقادات به این موضوع وارد شده است، از جمله اینکه اجرایی شدن آن نیاز به بودجه سنگینی دارد و انجام آن برای آموزش و پرورش دشوار است.
با وجود تمام انتقادات، این موضوع به اجرا درآمد و مقرر شد که سالی دو بار کنکور برگزار شود و قبولی افراد در کنکور به مدت دو سال اعتبار داشته باشد. برگزاری این روند با اعتراضاتی همراه بود، زیرا حدود ۸۵ درصد از قبولیهای دانشگاههای ما رقابتی نیستند و با تأثیر سوابق وارد دانشگاه میشوند؛ بنابراین رقابت تنها بر سر ۱۵ درصد صندلیهای دانشگاه است.
پس از برگزاری سه یا چهار کنکور و اعمال تأثیر قطعی معدل پایه دوازدهم در کنکور، نوبت به اعمال تأثیر قطعی معدل در پایه یازدهم رسید. مجدداً اعتراضاتی مطرح شد که باید فرصت ترمیم معدل داده شود تا دانشآموزان بتوانند معدل خود را بهبود بخشند و امکان رقابت داشته باشند.
این مباحث ادامه داشت تا اینکه آقای پزشکیان به ریاست جمهوری رسید و ایشان دوباره این موضوع را مطرح کردند که نیاز به ارزیابی مجدد و اصلاحاتی وجود دارد. شورای عالی انقلاب فرهنگی در ابتدا تمایلی به تغییر نداشت، زیرا تازه این قانون را تصویب کرده بود، اما در نهایت اعضای شورا به خواست رئیسجمهور موافقت کردند که مجدداً موضوع تأثیر قطعی معدل را بررسی کنند.
در آخرین جلسه شورا، مقرر شد که تأثیر قطعی معدل در کنکور برای پایههای دوازدهم و یازدهم لحاظ شود، اما برای پایه دهم حذف گردد و جزئیات این تصمیم در شورای معین مطرح شود. چند روز پیش، این موضوع در شورا مطرح شد و اجماعی بین اعضای شورای انقلاب فرهنگی وجود داشت که نباید قوانین جدید را اصلاح کرد. دکتر پزشکیان بر این باور بود که اگر تصمیم اشتباهی اتخاذ شده، باید آن را اصلاح کرد.
در آن جلسه، هر یک از روسای سه قوه نظرات متفاوتی درباره کنکور مطرح کردند. آقای قالیباف بر لزوم توجه به اعتراضات کنکوریها تأکید داشت و آقای دکتر پزشکیان نیز اعتقاد داشت که تأثیر قطعی معدل در پایه یازدهم نباید عطف به ماسبق شود. در نهایت، پس از کش و قوسهای فراوان، تصمیم بر این شد که مصوبه جلسه قبل باقی بماند و موضوع عطف به ماسبق بودن تأثیر قطعی معدل پایه یازدهم در شورای عالی آموزش و پرورش بررسی شود که ریاست آن با رئیسجمهور است.
آیا تغییرات در تصمیمات و سیاستگذاریها تأثیرات منفی در ذهن دانشآموزان و کنکوریها ندارد؟
هر کاری کنیم استرس و فشار روانی ناشی از امتحانات و رقابتهای کنکور وجود دارد، اما طبق گزارشهای ارائه شده، این روشها به نفع دانشآموزان در دهکهای مختلف است.
شورای انقلاب فرهنگی بر این باور است که کنکور به این شکل باید برگزار شود، هرچند کمیسیون آموزش نظر متفاوتی دارد. این کمیسیون پیشنهاد کرده که تأثیر قطعی معدل پایه دوازدهم به میزان ۴۰ درصد باشد و تأثیر معدل در پایههای یازدهم و دهم حذف شود. همچنین دروس عمومی نیز در نتیجه کنکور اثرگذار باشند و اجازه ترمیم معدل بیش از یک بار داده شود.
رهبر انقلاب همواره بر عدالت آموزشی تأکید داشتهاند و آمارها نشان میدهد که بیشتر رتبههای برتر کنکور مربوط به مدارس غیرانتفاعی است. چگونه میتوان این عدالت آموزشی را برای تمامی دانشآموزان در سراسر کشور برقرار کرد که تنها منحصر به برخی مدارس نشود؟
تحقیقات نشان میدهد که رتبههای برتر کنکور تنها مختص مدارس خاص نیست و دانشآموزان از دهکهای مختلف نیز از تغییرات کنکور و تأثیر معدل منتفع میشوند. بهعنوان مثال، نمایندهای از یک روستا اشاره میکرد که میزان قبولی دانشآموزان آنها افزایش یافته است، زیرا آنها با وجود قوی نبودن در تستزنی، معدلهای بالایی کسب کرده بودند. همچنین در سیستان و بلوچستان، تعداد قابل توجهی از دانشآموزان از شهرستانهای محروم موفق به قبولی در رشته پزشکی شدهاند.
دروس دوره دوم آموزش متوسطه مهم است و تأثیر قطعی معدل به نفع کسانی است که کتب درسی را به خوبی مطالعه کرده و از معلمان و مدارس خوبی برخوردارند. علاوه بر اینکه شرکت در کلاس کنکور هزینههای زیادی دارد، در نقاط دوردست کلاس کنکور هم نیست؛ لذا کسی که به خوبی دروس مدرسه را خوانده باشد و معدل بالایی کسب کند، در رقابتها جلو میافتد.
شما در شرایطی از تأثیر معلم خوب در مدارس صحبت میکنید که برخی از مدارس کشور، معلم ندارند و در مقابل معلمان با تجربه و کارآزموده در مدارس دیگر مشغول تدریس هستند.
همه معلمها خوب هستند؛ در کشور یک میلیون معلم داریم، ۲۰۰ هزار معلم غیررسمی و ۲۱۰ هزار معلم در مدارس غیردولتی و غیرانتفاعی که همه تلاش میکنند، اما در برخی مناطق معلم برای درسی ندارند یا اینکه مثلاً فردی با لیسانس عربی، فیزیک درس میدهد یا با لیسانس فیزیک، شیمی درس میدهد. این اشتباهات وجود دارد، اما میزان آن بیشتر از دو یا سه درصد نیست و طبیعتاً عدهای عقب میمانند. با این وجود، سهمیههایی برای مناطق محروم در کنکور پیشبینی شده که تا حدودی به رفع این مشکل کمک میکند.
شما به موضوع هزینههای بسیار زیاد کلاسهای کنکور اشاره داشتید. چه برنامهای وجود دارد که قبولی در کنکور وابسته به شرکت در کلاسهای کنکور نباشد؟
تغییر در روند برگزاری کنکور و اعمال تأثیر معدل به منظور کاهش وابستگی به کلاسهای کنکور صورت گرفته است. پیش از این، مرجعیت آموزش به کلاسهای کنکور اختصاص داشت و دانشآموزان بیشتر بر تستزنی تمرکز داشتند تا کسب دانش عمیق. حتی در تلویزیون تبلیغات گستردهای برای شرکت در کلاسهای کنکور میشد و تستزنی یاد میدادند. این یعنی دانشآموزانی تربیت میشدند که بدون داشتن دانش کافی فقط متکی به تست بودند و بعد وارد دانشگاه میشدند؛ این افراد دانش بالایی به دست نیاورده و تنها تست زدن را یاد میگرفتند.
این روزها با پدیده دانشآموزانی مواجه هستیم که علاقهای به ادامه تحصیل در دانشگاه و حتی مدرسه ندارند که معدل پایین دانشآموزان موید آن است. به باور شما چه برنامهای برای ایجاد انگیزه در بین آنها باید داشت؟
طبق برنامه هفتم، ۴۰ درصد از آموزش عالی و ۵۰ درصد از آموزش و پرورش باید به سمت آموزش مهارت سوق داده شود. پس از سختگیری در امتحانات دیپلم و نمرات نهایی، برخی دانشآموزان تمایل بیشتری به ادامه تحصیل در هنرستانها و مراکز فنی و حرفهای پیدا کردهاند تا مستقیماً وارد بازار کار شوند. همچنین، عدهای دیگر مشتاق ادامه تحصیل در رشته معلمی هستند تا پس از فارغالتحصیلی، به عنوان معلم مشغول به کار شوند و حقوق دریافت کنند. همین موضوع باعث شده که بخشی از تقاضای ورود به دانشگاه کم شود.
فضای مجازی تأثیر منفی بر تحصیل دانشآموزان داشته است. دو سال تعطیلی مدارس بهخاطر کرونا باعث فاصله گرفتن بچهها از درس و مدرسه شد؛ در این ایام، ستاد ملی کرونا تصمیمات نادرستی اتخاذ کرد و در واقع به مدت دو سال صورت مسئله را پاک کردند. در حالی که در بسیاری از کشورها این اتفاق نیفتاد و حتی هیچیک از پادگانهای آموزشی افسری و درجهداری ارتش و سپاه نیز تعطیل نشدند و آموزش بدون هیچ مشکلی ادامه یافت. باید همین رویکرد در مدارس نیز اجرایی میشد، اما این کار انجام نشد و در نتیجه امروز با شرایطی مواجه هستیم که عدهای علاقهمند به حضور در دانشگاه نیستند و بهطور مستقیم وارد بازار کار میشوند.
آیا کاهش ورودی به دانشگاهها باعث کاهش سطح علمی کشور نمیشود؟
کاهش ورودی به دانشگاهها به معنای کاهش سطح علمی کشور نیست، زیرا به هر حال صندلیهای دانشگاهها پر شده و کلاسها تشکیل میشود. اما علاقهمندان به برخی رشتهها مانند علوم پایه، فیزیک، شیمی و ریاضی کاهش یافتهاند که با توجه به پایه و استراتژیک بودن این رشتهها، برای آینده کشور خطرناک است.
مسئله دیگر این است که میانگین معدل کشوری قبل از کرونا بالای ۱۳ و ۱۴ بود. معدل ایام کرونا خیلی قابل استناد نیست، زیرا امتحانات بهصورت آنلاین برگزار میشد. بعد از کرونا، میانگین معدل به ۱۰ و ۱۱ رسید. اما پس از اعمال قانون تأثیر قطعی معدل در کنکور، یک نمره معدل در کل کشور ارتقا پیدا کرد. این نشان میدهد که دروس مدرسه مورد توجه دانشآموزان قرار گرفته و با این سختگیری، معدل ارتقا یافته است. بر این اساس، امسال میانگین معدل کشوری یک نمره افزایش پیدا کرده است و انتظار میرود میانگین معدل در سال آینده نیز یک نمره بیشتر شود.
چه برنامهای برای افزایش معدل و ارتقای آموزش کشور پیشبینی شده است؟
یکی از برنامهها توجه جدی به مدرسه و اهمیت تأثیر قطعی معدل است. درباره دانشآموزان دوره ابتدایی نیز کارنامهها بهصورت توصیفی ارائه میشود، لذا آماری ندارم که نشان دهد دانشآموزان این مقطع علاقهای به درس ندارند. البته فضای مجازی هم تأثیر منفی بر بچهها داشته و جذابیت فضای مجازی آنها را از درس خواندن منحرف میکند.
آیا نمیتوان از فضای مجازی و هوش مصنوعی برای افزایش علاقهمندی دانشآموزان به درس استفاده کرد؟
چنین امکانی وجود دارد و در حال حاضر نیز انجام میشود. اعتقاد ما در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس این است که باید آموزش بهصورت زنجیره تأمین آموزش، به شکل یکپارچه باشد. ۷.۵ میلیون کودک صفر تا ۶ سال داریم که مجلس برای آنها تشکیل سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک را تصویب کرده است. اکنون این سازمان در مراحل اولیه خود قرار دارد و، چون تازه از بهزیستی به آموزش و پرورش منتقل شده، پوشش آن کمتر از ۹۰ درصد است. با این روش، اولین قطعه زنجیره تأمین آموزش، سازمان ملی تعلیم و تربیت کودکان خواهد بود.
قرار است بچهها از سه سالگی وارد آموزش شوند، البته یک نقطه ضعفی وجود دارد که میگویند باید این بخش توسط بخش خصوصی و نه دولت اداره شود که این نظر نادرست است. اتفاقاً تنها جایی که دولت باید ورود کند، همین جاست. باید آموزش صفر تا ۶ سال توسط دولت و بهصورت کنترلشده باشد و برای آنها برنامههای محتوایی قابل قبولی در نظر گرفته شود.
در حال حاضر، ۱۷ میلیون دانشآموز با یک میلیون معلم در ۱۰۸ هزار مدرسه در سراسر کشور داریم و همچنین ۳.۵ میلیون دانشجو با ۱۰۰ هزار استاد در دانشگاهها وجود دارد. در انتهای زنجیره نیز شرکتهای دانشبنیان قرار دارند که تعداد آنها به ۱۱ هزار شرکت میرسد؛ یعنی نگاه کلی برای زنجیره تأمین آموزش بهصورت یکپارچه است.
آقای دکتر پزشکیان وقت زیادی برای آموزش گذاشتهاند؛ هیچ رئیسجمهوری مانند ایشان برای آموزش وقت نگذاشته است. تأکید ایشان بر این است که از ابتدا باید آموزش درست به بچهها داده شود، زیرا آموزش اساس و زیربنا است و همه چیز حتی فرهنگ نیز با آموزش حل میشود.
با فرض درست پیش رفتن این زنجیره، آیا آموزش در مدارس و دانشگاه برای یک فرد فارغالتحصیل به اندازهای است که به راحتی جذب بازار کار شود؟
سیاست فعلی بر پایه «یک دانشجو، یک مهارت» است، یعنی دانشجو در هر رشتهای باید یک مهارت یاد بگیرد. این کار را بسیاری از دانشگاهها آغاز کردهاند، اما کافی نیست و سازمان فنی حرفهای نیز کمک خواهد کرد. دانشگاه علمی کاربردی و دانشگاه ملی مهارت هم پای کار هستند تا به دانشجویان مهارت بیاموزند و آنها بتوانند بعد از فارغالتحصیلی با آن مهارت کسب درآمد کنند.
در همین رابطه مجلس یازدهم قوانینی تصویب کرد که از جمله آن اساسنامه سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور است که در طول ۶۰ سال گذشته اساسنامهای نداشت. برای این سازمان ۵ همت درآمد پایداری و اعتبار مالیاتی و اعتبارات دیگری پیشبینی شد. تمامی تلاش ما رونق مهارت در کشور است.
علاوه بر این، رتبهبندی معلمان تصویب و یک میلیون معلم در این فرآیند رتبهبندی شدند. بر اساس این رتبهبندی، معلمان با ۲۱ سال سابقه کار به عنوان استاد معلم، معلمان با ۱۶ سال سابقه به عنوان دانشیار معلم و معلمان با سابقه کمتر از ۱۶ سال به عنوان استاد یار معلم شناخته شدند و همین ترتیب ۵ رتبه درنظر گرفته شد.
برای این رتبهبندی، ۵۰ همت بودجه سالیانه پیشبینی شد تا معلمان علاوه بر حقوق خود، فوقالعاده ویژهای تحت عنوان «رتبهبندی معلمان» دریافت کنند.
شما به موضوع رتبهبندی معلمان اشاره کردید، اما آنها همچنان دچار مشکلات مالی هستند و شاید برای رفع مشکل مالی مجبور به داشتن شغل دوم و یا سوم شوند. برای این دسته از معلمان چه اقداماتی را پیشبینی کردید؟
ما در کنار رتبهبندی معلمان، پیگیر افزایش مبلغ رفاهیات برای آنها هستیم. همچنین در تلاشیم تا فوقالعاده ویژه معلمان افزایش یابد. اعتقاد مجلس و کمیسیون آموزش بر این است که باید دغدغه مالی معلمان کاهش یابد و در این راستا گامهای بلندی برداشتهایم، اما باز هم این اقدامات را کافی نمیدانیم و در تلاشیم که این روند را ادامه دهیم.
چه اقداماتی برای افزایش حقوق اساتید دانشگاه انجام دادهاید؟
به نظر ما حقوق اساتید دانشگاه کافی نیست. در زمان ریاست جمهوری آقای روحانی، دو بار ۳۰ درصد حقوق آنها را افزایش دادیم؛ اما در دولت آقای رئیسی، ۳۰ درصد دوم پس گرفته شد که این اقدام درستی نبود. معیشت اساتید قابل قبول نیست و پولی که یک استاد دانشگاه دریافت میکند، کفاف اجاره مسکن او را در شهری مانند تهران نمیدهد؛ لذا معتقدیم که باید رقم قابل توجهی به حقوق اساتید اضافه شود تا آنها بتوانند از عهده مشکلات زندگیشان برآیند.
ما ۳.۵ میلیون دانشجو و ۱۰۰ هزار استاد داریم که این اساتید عصاره علمی کشور هستند. متأسفانه به دلیل مسائل معیشتی و حقوقهای پایین، بسیاری از آنها جذب کشورهای همسایه میشوند و سرمایه بزرگی از کشور خارج میشود. ما در مجلس با تصویب قانون مالیات ۱۰ درصد کمک کردهایم که قبلاً مالیات پلکانی بود. همچنین سقف حقوق برای اساتید برداشته شد.
مجلس چه اقداماتی برای بهبود معیشت بازنشستگان فرهنگی و تعیین تکلیف بازنشستگان نیمه دوم ۱۴۰۰ انجام داده است؟
در مورد بازنشستگان، متناسبسازی حقوق به تصویب رسید که دریافتی معلمان از این متناسبسازی بیشتر از سایر بازنشستگان خواهد بود. همچنین مجلس برای حل مشکل بازنشستگان نیمه دوم ۱۴۰۰ (مربوط به ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ تا ۳۰ بهمن همان سال) بودجهای را تصویب کرده که به تأیید شورای نگهبان نیز رسیده است. با اجرایی شدن این قانون، مشکل آنها نیز حل خواهد شد.
مجلس چه تمهیداتی برای افزایش حقوق سرایداران مدارس پیشبینی کرده است؟
زنجیره تأمین آموزش تنها مختص به کلاسهای درس نیست و شامل سازمان نوسازی مدارس با وظیفه مدرسهسازی و دانشگاه فرهنگیان با وظیفه تربیت معلم نیز میشود. سرایداران مدارس نیز بخشی از زنجیره تأمین آموزش به شمار میآیند. در ۱۰۸ هزار مدرسه، تنها ۴۸ هزار سرایدار داریم؛ به عبارت دیگر، ۵۲ درصد مدارس سرایدار ندارند؛ لذا مجلس در قانون بودجه سال آینده تصویب کرد که هفت هزار تا ۱۰ هزار امتیاز حقوقی به سرایداران اضافه شود که مبلغی بین ۴.۵ تا ۷ میلیون تومان خواهد بود. همچنین دولت مکلف به استخدام ۵۰ هزار سرایدار مدارس شد تا کمبودها جبران شود. علاوه بر این، باید دورههای آموزشی برای ارتباط بهتر سرایداران با دانشآموزان و معلمان برگزار شود. ما پیگیر هستیم که این موضوع تبدیل به قانون دائمی شود.
شما در صحبتهای خود به موضوع مهاجرت اساتید به کشورهای همسایه اشاره داشتید؛ اساساً چگونه میتوان با پدیده مهاجرت نخبگان، اساتید و پزشکان مقابله کرد و باید چه امکاناتی در داخل کشور برای آنها فراهم کرد؟
جای ماهی بزرگ در اقیانوس است. وقتی نخبه را بدون امکانات نگه داریم، خفه میشود. نخبگان ما برای علمآموزی و گذراندن دورههایی به کشورهای دیگر میروند و معمولاً به کشور برمیگردند؛ لذا باید امکانات لازم برای نخبگان در داخل کشور فراهم شود تا آنها احساس کنند که میتوانند در محیط خودشان رشد کنند و از توانمندیهایشان بهرهبرداری شود.
ما در برنامه هفتم برای حفظ نخبگان کشور مصوباتی داشتیم. بر اساس این تصمیمات، تمامی افرادی که برای تحصیل به خارج از کشور میروند، میتوانند به داخل کشور بازگردند و مشکل سربازی آنها حل خواهد شد. پیش از این، بچهها از سن ۱۲ سالگی به خارج از کشور فرستاده میشدند تا با مشکل سربازی مواجه نشوند. اما در این قانون تصریح شده که دیپلم باید در داخل کشور اخذ شود و اگر فردی قصد ادامه تحصیل در خارج از کشور داشته باشد، معافیت تحصیلی به او اعطا میشود، مشروط بر اینکه دانشگاه مورد نظر معتبر باشد و مورد تأیید وزارت علوم قرار گیرد. در این صورت، فرد به عنوان دانشجویی با معافیت تحصیلی شناخته میشود و پس از اتمام دوره تحصیلی ۶ ساله به ایران بازمیگردد.
حالت دیگر برای دانشجویانی است که برای تحصیل به خارج از کشور رفتهاند. این افراد میتوانند با ثبتنام در سامانه سخا، از معافیت تحصیلی استفاده کنند. این افراد دو بار در طول سال و هر بار به مدت سه ماه میتوانند در کشور بمانند. پیش از این، نخبگان برای تحصیل به خارج میرفتند و اگر وارد کشور میشدند، مجبور به خدمت سربازی بودند.
تکلیف دانشجویانی که در داخل کشور تحصیل کرده و پس از فارغالتحصیلی به کشور بازنمیگردند، چه میشود؟
کسی که در دانشگاههای داخلی تحصیل کرده، از بیتالمال استفاده کرده و نسبت به ملت بدهی دارد؛ بنابراین باید به وطن ادای دین کند. برای این دسته افراد نیز تمهیداتی پیشبینی شده است.
در چند سال اخیر با مهاجرت پزشکان از کشور مواجه بودهایم. برای مقابله با این پدیده چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
ایران بهشت پزشکان است و در هیچ جای دنیا، پزشک مثل ایران درآمد ندارد. به عنوان مثال، در کشور روسیه، غیر از مسکنی که به پزشکان داده میشود، حقوق آنها به شدت پایینتر از پزشکان ایرانی است. این وضعیت شامل پزشکان کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز میشود که درآمد آنها در ایران بیشتر از درآمد پزشکان در این کشورهاست. به طور کلی، درآمد پزشکان در ایران از بسیاری از نقاط دنیا بیشتر است و در هیچ جای دنیا، پزشک مثل ایران عزیز نیست.
علیرغم توضیحات شما، باز هم پزشکان و پرستاران زیادی مهاجرت کرده و این روند ادامهدار است.
ایران بهشت پزشکان است و در هیچ جای دنیا، پزشک مثل ایران درآمد ندارد.
حقوق پرستاران در خارج از کشور نسبت به ایران بهتر است. در تلاشیم تا حقوق پرستاران افزایش پیدا کند، اما هیچ جا، وطن نمیشود. اطلاعاتی دارم که درآمد این اقشار در خارج از کشور تنها کفاف هزینههای زندگیشان را میدهد و آنها تنها وطن را از دست دادهاند و اکثر آنها خیلی راضی نیستند.
با این وجود، باید امکانات لازم از حیث مسکن و حقوق برای نخبگان فراهم شود تا آنها به کشور برگردند که بخشی هم برگشتهاند. البته در خارج از کشور مدینه فاضلهای برای افراد ترسیم میکنند که وقتی به آنجا میروند، متوجه میشوند که واقعیت متفاوت است.
برای اطلاع از سایر اخبار مربوط به کنکور ۱۴۰۴، نوتروفیل را دنبال نمایید.