مشاور ثمین زند

من ثمین زند هستم دانش آموز پرتلاشی که اولین شکست زندگیم وقتی بود که دوران راهنمایی مدرسه تیزهوشان و نمونه دولتی قبول نشدم ☹️💔 ولی دست از تلاش برنداشتم و بالاخره برای دوران دبیرستان وارد مدرسه نمونه دولتی شدم 💪🏻سال اول دبیرستان با یک افت تحصیلی رو به رو شدم مخصوصا در درس ریاضی (اونم بیشتر به خاطر سخت گیری معلمم و رعب و وحشتی که برای همه بچه ها درست میکرد😂💔) ولی بعد یه مدت خودمو بالا کشیدم و تونستم جز نفرات برتر کلاس بشم😌 موقع انتخاب رشته بین تجربی و ریاضی گیر کردم و نمیدونستم کدوم رو بیشتر دوست دارم ولی تصمیم گرفتم برم ریاضی که اگر نظرم عوض شد بتونم رشتمو تغییر بدم و برم تجربی😁بعد از پایان سال دوم دبیرستان من بالاخره تصمیم خودمو گرفتم و رشته تجربی رو انتخاب کردم🤭 تابستون تو یک ماه کل زیست دوم دبیرستان (همون دهم خودمون)رو خوندم با کمک مادرم و تابستون امتحان دادم و از مهر سر کلاس سوم تجربی نشستم. برعکس بقیه بچه های تجربی که با ریاضی فیزیک مشکل دارن من با زیست خیلی مشکل داشتم💔 و اونم به خاطر پایه ضعیفی بود که داشتم ولی همچنان کوتاه نمیومدم و تلاش خودمو میکردم🤓 سوم دییرستان با تمام سختیاش تموم شد و من وارد دوره پیش دانشگاهی شدم🫣اونجا بود که مشکلات خیلی جدی ای برام شروع شد و تازه فهمیدم شاگرد زرنگ بودن و نمره خوب گرفتن هیچ ربطی به موفق شدن تو کنکور نداره و این دو تا کاملا از هم جدا هستن😪 خلاصه سال پیش دانشگاهی زیر بار فشار مدرسه و معلم ها(مخصوصا به خاطر اینکه مدرسه نمونه دولتی میرفتم و سخت گیری عضو جدانشدنی کارشون بود😐💔) و درس ها و آزمون های کنکور نتونستم تعادل خوبی برقرار کنم بین کنکوری درس خوندن و درس های مدرسم و خوب جمع بندی نکردم و علی رغم زحمت های زیادی که کشیدم کنکور بدی رو پشت سر گذاشتم🙁💔منی که از اول ابتدایی تا آخر دبیرستان همیشه نمره هام خوب بود و جزو شاگرد زرنگای مدرسه بودم نتونستم خوب کنکور بدم و رشته ی دلخواهم ک پزشکی بود رو برم😭💔و از طرفیم میدونستم که روحیه پشت کنکور موندن رو ندارم و اگر بمونم نتیجه سال بعدم بدتر از امسال میشه🫣 اینجوری بود که تصمیم گرفتم انتخاب رشته کنم و برم دانشگاه تا ببینم چی پیش میاد…خلاصه سال اول رشته بیهوشی قبول شدم و مشغول تحصیل شدم و کلی تجربه جدید کسب کردم و کلی با فضای بیمارستان و کادر درمان آشنا شدم و اونجا بود که به این ضرب المثل رسیدم که «شنیدن کی بود مانند دیدن» و متوجه شدم که من واقعا دلم پزشکی میخواد و این رشته ای که قبول شدم هیچ جوره حالمو خوب نمیکنه و از خودم راضی نیستم🥲 اینجوری بود که تصمیم گرفتم بعد از فارق التحصیلی یک سال مجددا درس بخونم و ته زورمو بزنم و ببینم چی میشه و اینجوری دیگه حداقل شرمنده خودم نباشم🤗 بعد از کلی سختی کشیدن و دوری از فضای درس و کنکور برگشتن به زمان دبیرستان واقعا سخت بود😢💔 مخصوصا اینکه نظام عوض شده بود و من باید درس های نظام جدید رو میخوندم 🫣 اما با همه سختیاش من تونستم به هدفم برسم و حالا خیلی خوشحال ترم🥰