مشاور نگین مهرنیا

سلااام بچه ها چطورین؟😁✨️ من نگین مهرنیام، دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان_ شهر پر بارون رشت( جای شماهم خالی!) دوران کنکور من از همون تابستون نهم به دهم شروع شد البته این تابستون نهم به دهم ما فقط شامل شهریور بود چون بخاطر کرونا آزمون تیزهوشان اون سال عقب افتاد و هفته آخر مرداد برگزار شد من یه دفعه از یه چو کلاس شاد و صمیمی و راحت وارد یه جو رقابتی شدییییید و امتحانات فوق سنگین تر شدم که اون اوایل واقعا اذیتم میکرد و پر رقابت منفی بودیم😂🤦🏻‍♀️ خلاصه سال دهم رو خوب خوندم و بستم و چون شهرمون خیلی کوچیک بود و رقابت قلمچیمونم فقط در حد بچه های کلاسمون تو شهر بود هدفم این بود تو شهر خودمون و کلاس خودمون اول بشم و چون هیچوقت نمی‌شدم همش می‌خورد تو سرم و دلسرد میشدم🚶🏻‍♀️💔 تابستون یازدهم اولین ازمونم یه دفعه یه پیشرفتی کردم که خودم باورم نمیشد و نه تنها تو شهر اول شدم تو استان و کشورم رتبم خوب شد و این شد همون جرقه ای که باید می‌خورد:) آنقدر این انگیزه برام قوی بود که واقعا تا آخر سال یازدهم همینطوری روند پیشرفتم ادامه داشت و خبری از اون چرخه ناقص دهم نبود و اینبار اون هدف تو شهر اول بودنم تامین میشد اعتماد به نفسم خیلی رفته بود بالا و کم کم داشتم درگیر یه کمال‌گرایی منفی می‌شدم دوران کنکورم به شدت کمال‌گرا بودم البته اولاش اونقدر زیاد نبودا، ولی خب کنترلش نکردم و بیش از حد زیاد شد و خب میدونین؟ هرچی که خیلی زیاد شه آزار دهنده و منفی میشه همه چی حد وسطش خوبه، حتی همین کمال گرایی حد اعتدالش باعث پیشرفت و نیرو محرکه ی شما میشه ولی خب منفی و زیاد از حدش اینطوریه که شما دیگه هرچی میخونی و هر نتیجه ای میگیری از خودت راضی نیستی🤦🏻‍♀️ یه حس نارضایتی درونی که بیشتر از همه خودمو آزار میداد و نمیذاشت طوری که باید تمرکز کنم همین باعث این شد یه افت تحصیلی وحشتناااااک و به شدت تخریب کننده تو سال دوازدهم بشم، یعنی بدترین زمان ممکن و از اونجا که سالای پایه خیلی پرفشار خونده بودم خستگی هم عجین شده بود و افت تحصیلی رو سنگین تر میکرد بین آخرین آزمون یازدهم و اولین آزمون دوازدهمم، 1400 واحد افت تراز داشتم واسه همین افت خوندنم نوسانی شده بود همکلاسیام رو میدیدم که با ترازوی کمتر از من تو سالای پایه الان ترازاشون فوق العاده بالاست و دارن میترکونن و من چی ؟ از آذر ماه دوازدهم وارد چرخه افسردگی شدم دیگه خودمو باخته بودم و هیچ انتظاری از خودم نداشتم و اصلا نگین سابق نبودم تو بازه دی فقط سعی کردم واسه کنکور دی ماه یه جمعبندی خوب داشته باشم معدلم رو بالا نگه دارم کنکور دی رو خیلی جدی گرفته بودم و خیلیییی برام مهم بود کتاب جمعبندی خریدم و تست میزدم همزمان واسه امتحانای ترم اول میخوندم از جلسه کنکور دی که اومدم بیرون حس میکردم آزمون خوبی رو سپری کردم و معدلم عالی شد و این یه انگیزه شد برام که تا اسفند خوب درس بخونم و باز یه روند صعودی تراز بگیرم و یه دفعه درست وقتی همه چی داشت خوب میشد کارنامه کنکور دی اومد و علیرغم توصیه همه دبیرا و مشاورم که نتیجه کنکور دی اصلا واسه دوازدهمی ها مهم نیست، به شدت ناراحت شده بودم و میتونستم درس بخونم و همین هم شد تا اواخر فروردین همون سیکل افسردگی و دست و پا شکسته خوندن و حالم به شدت بد بود :) اواخر فروردین مشاورم رو تغییر دادم و گفتم یه بار برای همیشه باید تمومش کنم مهم نیست چجوری فقط این دو ماه هرچی تو توانم هست بذارم و با یه برنامه چدید و مشاور دلسوز و پیگیر استارت مجدد زدم ترازام رفت بالا، اعتماد به نفسم بهتر شد، نهایی‌ام رو که خوب میدادم روحیم بهترم میشد ولی خب، نه به روال سابق ؛) دو هفته قبل کنکورم عموم رو از دست دادم کنترل شرایط خیلی سخت بود اینکه تمرکز کنم و بخونم و به توقعات بقیه بی توجه باشم ولی خب تونستم و سپری کردم با هر سختی که بود و اون همه طوفان و اتفاقای بد ارزش این لحظات و کلاسای دانشگاه و ” رشت زیبا”😁❤️ رو داشت مشت نمونه خروراه دیگه منکه تونستم این طوفانارو بزنم کنار تو هم قطعا میتونی 🔥🔥