مشاور غزل سلگی

سلام من غزل سلگی هستم کسی که شاید خیلی به درس علاقه ای نداشت اما عاشق این بود که همیشه اول باشه، همیشه بهترین باشه.من با اینکه به شدت بازیگوش بودم و کلا دوست نداشتم به مدت طولانی یه جا بشینم اما سالهای کنکور به خاطر هدفی که برای خودم تعیین کرده بودم ساعت ها میشستم و درس میخوندم چون باید به هدفی که داشتم میرسیدم. من از سال دهم شروع کردم برای کنکور خوندم. منظم بودم و با ازمون پیش میرفتم درکل سال دهممو خوب پیش بردم اما امان از سال یازدهم…. به هر راهی که بود سعی میکردم از زیر درس در برم حتی بعضی از روزها مدرسه ام نمیرفتم که بشینم درس بخونم اما هرکاری میکردم جز درس خوندن. واقعا اون روزا خیلی برای من سخت بود درس نخوندن خیلی بیشتر عذابم میداد حس میکردم دیگه به هدفم نمیرسم و روز به روز دارم از اون کسی که میخوام باشم دورتر میشم داشت باورم میشد که ارزوهام فقط ارزو میمونند و بهشون نمیرسم ،اما تقریبا اخرین ماه های سال یازدهم بود و نزدیک امتحانای اخر سال که به خودم اومدم با کمک خانواده و مخصوصا خواهرم یه شروع جدیدو برای خودم رقم‌ زدم .تمام چیزایی که باعث میشد از درس و هدفم دور باشم و حذف کردم و ادامه دادم و سال اول قبول شدم مهم ترین مشکل من تو سالای کنکور نظم بود حتی سال دوازدهمم این مشکلو داشتم که با کمک های خواهرم و همینطور با کتابخونه رفتن تا جایی که تونستم برطرفش کردم و الان دقیقا همون جایی هستم که رویاشو‌ داشتم امیدوارم تو هم یه روزی به همونجایی که آرزوشو داری برسی✨️